خاطره حمله با شمشیر به سمت پرسنل اورژانس

(خاطرات تکنسین های فوریتهای پزشکی)

قاسمی دستگردی تکنسین فوریتهای پزشکی به ماجرای دیگر از ماموریت‌های خود اشاره کرد و گفت: " یکی از روزهای مرداد ماه امسال بود که اتاق فرمان 115 طی تماس با پایگاه ما اعلام کرد که یک پسر جوان در یکی از محله‌های زینبیه اصفهان دچار کاهش سطح هوشیاری شده است؛ به سرعت به طرف آدرس مورد نظر حرکت کردیم؛ به سر کوچه که رسیدیم همه همسایه‌ها دست تکان می‌‌دادند و

می‌گفتند "بیا جلو" ؛‌ 20 متر مانده بود به کوچه مورد نظر، آمبولانس از پیچ عبور نمی‌کرد و مجبور شدیم همانجا پیاده شویم؛ یک خانه بود که چند برادر در آن زندگی می‌کردند؛ وقتی بالای سر بیمار رسیدیم، دیدیم که پسری 30 ساله در کنار منقل و ذغال بر اثر مصرف زیاد تریاک، جان باخته است و حدود 4-3 ساعت از مرگش می‌گذرد؛ ما نیز اعلام کردیم که وی فوت کرده؛ همسایه‌ها هم که از دست آنها در عذاب بودند، می‌گفتند " همان بهتر که فوت کرد چراکه محله را به عذاب گذاشته بودند" ؛

در حال جمع‌آوری وسایل‌مان بودیم که ناگهان دیدیم یکی از برادرها از اتاق کناری با یک شمشیر بیرون آمد و به سمت ما حمله کرد؛ من و همکارم هم با سرعت هرچه تمام، از خانه گریختیم؛ همکارم به سمت سر کوچه دوید و من هم که بسیار ترسیده بودم به اشتباه به طرف ته کوچه فرار کردم؛ به بن بست که رسیدم،‌ دیدم پسر جوان با شمشیر در حال نزدیک شدن به من است؛ پیرزنی دم درب منزلش ایستاده بود و ما را نگاه می‌کرد؛ به سرعت داخل خانه‌اش پریدم و در را بستم؛ نفسم بند آمده بود؛ همسایه‌ها با پلیس تماس گرفتند و ماموران، پسر مهاجم را دستگیر کردند و پس از مدتی که آب‌ها از آسیاب افتاد از داخل خانه پیرزن بیرون آمدم و وسایل‌مان را از 110 تحویل گرفتیم. "

منبع: اینترنت